۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه

لنا


اگر کسی مثل من، حداقلی از پردازش تصویر خوانده باشد دست کم با تصویر لنا آشنا است. کافی است فصل ششم کتاب گونزالز را باز کند. کسی هم که ندیده است می تواند این گوشه زیارت کند.
دیروز داشتم مقاله ای می خواندم در رابطه با کاربرد الگوریتم کلونی مورچگان در پردازش تصاویر پزشکی. مقاله در شماره اخیر یکی از نشریات الزویر چاپ شده بود. نویسندگان الگوریتم را شرح داده بودند و قبل از اعمال الگوریتم بر یک تصویر پزشکی، نمونه ای از قوت روش پیشنهاد شده شان در بخش بندی تصویر لنا (همین سرکار علیه) نشان داده بودند. آن قدر وقت داشتم که بروم ته و توی قضیه را در بیاورم که این خانم کیست و چرا این تصویر این قدر محبوب شده است.
این تصویر مربوط به خانم لنا سودربرگ، مدل مجله ی «پلی بوی» است. این عکس برشی از تصویری است که در سال 1972 به عنوان عکس بزرگ تا شونده ی وسط مجله (سنتر فولد) چاپ شده است. اما راه یافتن آن به نشریات معتبر علمی و انتخابش به عنوان استانداردی برای سنجش کیفیت عملکرد الگوریتم های مختلفی سری دیگر دارد. در ماه جولای سال 1973، الکساندر ساوچاک، استادیار مهندسی برق در انستیتوی پردازش سیگنال و تصویر دانشگاه یو.اس.سی به همراه یکی از دانشجویان دکترای خود مشغول تهیه کردن مقاله ای برای شرکت در یک کنفرانس بودند و نیاز به تصویری داشتند که محدوده دینامیکی خروجی مناسبی داشته باشد و ترجیحاً از صورت انسان باشد. این دو نفر عکس های زیادی را امتحان کردند اما هیچ کدام مناسب نبودند. این طور که افسانه ها نقل کرده اند، انگار در همین گیر و دار یکی از دوستان آنها داخل آزمایشگاه می شود که همراه خود شماره ای از مجله ی پلی بوی را داشته است. آقای دکتر و دستیارش مجله را از او می گیرند و عکس سنتر فولدش را اسکن می کنند. برای پوشاندن برهنگی تصویر و بر حسب نیازشان قطعه ای 512 در 512 از تصویر را جدا می کنند و در مقاله استفاده می کنند.

این عکس محبوب و مطرح می شود. بقیه هم از این عکس برای سنجش عملکرد الگوریتم های شان استفاده می کنند. گونزالز هم در کتابش این عکس را استفاده می کند. استاد ما هم در ترم گذشته در پاورپوینت هایش از این تصویر استفاده کرد. استاد دو ترم قبل مان هم که از ما خواسته بود الگوریتم دموزائیک کردن را پیاده سازی کنیم، همین تصویر را به عنوان مرجع مقایسه در اختیارمان قرار داد. دو گروه به استفاده از این تصویر اعتراض کرده اند. اول کسانی که فکر می کرده اند استفاده از -حتی یک برش- تصویر برهنه کامل یک مدل «پلی بوی» زیبنده ی مقالات علمی نمی باشد و گروه دوم مسئولین «پلی بوی» بوده اند که دنبال کپی رایت عکس بودند و نسبت به استفاده رایگان آن اعتراض داشتند. انگار در سال های اخیر «پلی بوی» اعلام کرده است که حق استفاده از این عکس را وقف علم کرده است و عطایش را به لقایش بخشیده است. شاید هم چاره ای جز این نداشته است و روغن ریخته را نذر امام زاده کرده است.
سال 1997 در پنجاهمین سالگرد کنفرانس «آس.ای اند تی» که در بوستون برگزار شد، از لنا دعوت شد تا به عنوان عضو مهمان در کنفرانس شرکت کند. پیشرفت هایی که در عرصه ی پردازش تصویر در این مدت رخ داده بود و در همه ی آنها از عکس او به عنوان نمونه استفاده شده بود به او نشان داده شد. دوست داشتم آنجا می بودم می دیدم حس و حالش را. دلم گرفت. گذشت زمان چه کارها که نمی کند. دختر به آن زیبایی را می بینی چه طور شکانده است؟
***
پند اخلاقی: به داشتن دوستانی که وقتی به آزمایشگاه شما می آیند چنین مجلاتی به دست دارند، افتخار کنید.
***
پ.ن: عکس کامل را می توانید در اینجا مشاهده کنید. اگر بخواهم کاملاً ادای آمریکایی در بیاورم باید قبل تر توضیح بدهم که این لینک راهنمایی به سوی تصاویری است که در آن برهنگی موجود است. با علم به این قضیه اگر خواستید کلیک کنید.

هیچ نظری موجود نیست: