کاظم عباس را کول می گیرد که ببرد. حقه زده اند. ماشین و راننده گذاشته اند و کلیدش دست دیگران است. همه چیز می رود به یک تراژدی ضد نظام، ضد اخلاق و ضد انسان ختم شود.
نوری از بالا می آید. هلی کوپتری می آید و همراهش کپی فاکسی است که سلحشور را پریشان می کند. سلحشور باور نمی کند. احمد کوهی داد می کشد سرش که دستخط آقاست.
آن بچه موتوری ها دودشان دارد همه را خفه می کند. دست خط آقا نرسیده است هنوز؟
نوری از بالا می آید. هلی کوپتری می آید و همراهش کپی فاکسی است که سلحشور را پریشان می کند. سلحشور باور نمی کند. احمد کوهی داد می کشد سرش که دستخط آقاست.
آن بچه موتوری ها دودشان دارد همه را خفه می کند. دست خط آقا نرسیده است هنوز؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر