رای سبزم را بر برگه ای سبز نوشتم و به صنوق انداختم. خانه که آمدم، قهوه را ریختم در قهوه جوش و شیر را در آوردم که در محفظه اش بریزم. روی جعبه شیر نوشته بود: تاریخ انقضا 88/03/22.
چشم هایم را می بندم و خیال می کنم طرف تاریخ انقضایش فرا رسیده است. چه قدر خیال خوب است. خیال، خیال سبز.
چشم هایم را می بندم و خیال می کنم طرف تاریخ انقضایش فرا رسیده است. چه قدر خیال خوب است. خیال، خیال سبز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر