علی اش را کشتند که ساکت اش کنند. جایی نگفت خون علی ما رنگین است. ساکت شد اما ساکت در عزای علی اش، از حرفش ساکت نشد.
این عید را نشسته اند دور هم. سال را تحویل می کنند. علی دیگر نیست. «علی بالا» نیست که دستش را بگیرد روز رای با هم بروند مسجد.
علی نیست و می گوید باید صبر کرد. باید استقامت کرد.
یک ربع دیگر سال تحویل می شود. مهندس جان، علی شما گل سر سبد سفره ی ماست. سال نویت مبارک علی جان