۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

نیش*-هزار و نهصد و هفتاد و سه

«هوکر» از اولش هم رفیق ماست. از همان اول باورمان نمی شود که توانسته است پول بدزدد. پول ها را مگر می خواهد چه کار کند؟ می برد خرج دختری کند که دوستش دارد. دختری که باید برای پنج دلار روی سن برود. شاید دلش یک شب شاد شود. هوکر آدم بدی نیست. هوکرِ کلاه بردار برای ما از پلیس رشوه گیر هم محبوب تر است. هر دو دزد هستند. هر دو شغل شان پول دیگری را بالا کشیدن است، اما پلیس محلی شاید سالی یک بار دزدی را هم بگیرد. اما هوکر برای ما عزیزتر است. 
گاندورف و هوکر برای ما از پلیس های فدرال هم که آمده اند کلاه بردار بزرگی که می خواسته جنرال موتورز را بفروشد را دستگیر کنند هم عزیزتر هستند. همه اش خدا خدا می کنیم «فِد» ها موفق نشوند. گاندورف بتواند کلاه برداری اش را انجام دهد و پول آن مردک را بالا بکشد و فرار کند. گاندورف و هوکر حتی «رابین هود» هم نیستند. شاید هوکر اول فیلم رابین هود باشد و شاد کردن دل دخترک و خانواده ی لوتر برایش اهمیت داشته باشد، اما آخر فیلم می بینیم که هوکر دزدی نیست که از پولدار بدزدد و به فقیر بدهد. هوکر و گاندورف می دزدند و می دزدند تا دزدیده باشند. دزدیدن برایشان لذت دارد. اگر پای پول بزرگی وسط باشد می دزدند. گاندورف به هوکر یاد می دهد. یاد می دهد که وارد بازی شده است چون ارزشش را دارد. گاندورف تقلب می کند، کلاه برداری می کند اما آخر فیلم همه مان دل مان می خواهد پول های لانگان را بالا بکشد. همه مان دل مان می شکند، دل مان می ریزد تا می بینیم هوکر و گاندورف تیر خورده اند و زمین افتاده اند. چرا گاندورف را دوست داریم؟

***
پ.ن: هفت اسکار حلالش باشد که همین سوال خوب را طرح کرد. جوابش سخت است. نمی دانم. شاید من دلم خنک می شود یه پاپتی پول های یک سرمایه دار را بالا بکشد. حتی برایم مهم نیست که این یکی دزد است و آن سرمایه دار. همین که آ ن سرمایه دار (که البته آدم نایسی هم نیست و برای بالا بردن سرمایه اش هر کاری حاضر است بکند)پوزه اش به حاک مالیده شود کافی است. نشسته اند پوکر بازی می کنند. هر دو تقلب می کنند. من دوست دارم گاندورف تقلب اش بگیرد. من دوست دارم پوزه ی سرمایه دار به خاک مالیده شود. شاید برایم خیلی مهم هم نیست این پوزه را چه کسی به خاک می مالد.
قصه برایت شبیه نیست؟ سال هشتاد و چهار یک آدم پاپتی آدم با کلاه برداری پوزه ی یک سرمایه دار را به خاک بمالد. آن روز من هم به آن سرمایه دار رای ندادم. شاید بدم نمی آمد پوزه ی آ ن سرمایه دار (که البته آدم نایسی هم نیست و برای بالا بردن سرمایه اش هر کاری حاضر است بکند) به خاک مالیده شود. برایم مهم نبود یک متقلب را جای سرمایه دار مغرور و شاید ناسالم می نشانم. انگار این حربه هنوز قوه ی اجرایی خود را دارد.   

* The Sting (1973), Directed by: George Roy Hill

هیچ نظری موجود نیست: